پشت لبِ زمین (ص 28)

10.22081/hk.2017.63497

پشت لبِ زمین (ص 28)


سمیه سلیمی

حوض آب برای شمعدانی‌ها آیینه شد.

خدایا، راهی که به سوی تو می‌آیم راه‌آهن است؛ چون مطمئن‌ترین راه است!

جاده‌ی بی‌مسئولیت برای ماشین‌ها شانه خالی کرد.

بادِ پاییز، درختان را شیمی‌درمانی کرد.

اولین بار که قانون را رعایت نکرد، زمین خورد و نامش را زمین‌خوار گذاشتند.

کاش می‌شد مانند ماه در نیمه‌ی راه کامل می‌شدیم!

سیب که به زمین افتاد، سیب‌زمینی کشف شد.

ساعت تا صبح بیدار می‌ماند و برای پرده و در لالایی می‌گوید.

آن‌قدر دندان روی جگر گذاشت تا جگرش خون شد.

با آمدن بهار، پشت لبِ زمین سبز شد.

CAPTCHA Image