مرضیه تاجری
با نام تو شد آغاز
یک فصل شاعرانه
فصل تولد گل
روییدن جوانه
فصل سلام یک ابر
با قطرههای باران
بر شهر کوچک ما
بر صورت بیابان
با نام مهربانت
گنجشکها پریدند
از تک تک درختان
نام تو را شنیدند
ای همدم دل من
زیباترین ترانه
با نام تو شد آغاز
یک فصل شاعرانه
آیه
مرضیه تاجری
بهار بُرده دلم را
به کوچ سبز پرستو
به شُرشُر لب چشمه
به یک جهان گلِ شببو
به موجهای طلایی
کنار ساحل دریا
به شهر روشن خورشید
به جشن رویش گلها
بهار برده دلم را
هوا، هوای شکفتن
چه حس تازه و خوبیست
از آیههای تو گفتن
ارسال نظر در مورد این مقاله